براے امیـــــرحسین♡امیـــــرعباس

مشهد

پسرای گلم امیر حسین و امیر عباس الان تو۱۳ماه هستید ب دعوت عمو وخاله با آقاجون و مامانجون میخوایم بریم مشهد و شما دوتا گل پسرا اولین بارتونه که میرید مشهد با قطار رفتیم من هم اولین بارم بود قطار سوار میشدم و چقد راحت بود و شماهم اذیت نشدید ی سفر۵روزه بود که رفتیم  بابایی ب من خیلی کمک کرد و شمارو بغلش نگه میداشت  و بازیتون میداد راستی عزیزای دلم شما الان دیگه تاتی تاتی راه میرید.  ...
31 فروردين 1395

روز مادر

  امروز هم روز زنه وهم روز مادر .من برای دومین باره که  که دارم درچنین روزی مادری روتجربه میکنم.خدایا شکرت که بهم توفیق اینو دادی که تموم لحظات قشنگ زندگی رو درک کنم.   و مطمعنم بابایی هم در روز پدر همچین حس پدرانه را خواهد داشت...
11 فروردين 1395

سال تحویل۱۳۹۵

امروز ساعت۸صبح سال تحویل میشه امیر حسین و امیر عباس به تازگی یاد گرفتید که از مبل و میز کمک میگیرید رو وایمیستید و کلمه های    هَم بِده    اِده  جیس  ماما   اَده   آده رو میگید سال تحویل رفتیم خونه آقاجون و عموم و زن عمو هم بودن سال که تحویل شد رفتیم خونه فامیلآ عید دیدنی و خونه ماهم اومدن  خیلی خوش گذشت ولی چون هوا بارونی بود نتونستیم مسافرت بریم  ۲روز قبل ۱۳بدر که هوا خوب بود رو منو بابایی و شما گل پسرا۴نفری رفتیم شهرستان و ۲شب موندیم و برگشتیم تو راه کلی خوش گذشت و اما۱۳بدر هوا بارونی بود نتونستیم بریم بیرون و رفتیم خونه آقاحون عمه اینا هم اونجا بودن بعداز ظهرش که هوا یکم بهتر شد...
1 فروردين 1395
1